شرطیت

شرطیت

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

شرطی یعنی دلبسته به تکرار

صبح ها پاشدن تا نیمه شب کار

 تکرار میشه  فرداها دوباره

این شکل و نمای بد قواره !

حالا   فهمیدی قصه نمی گیم

از عادت و درد و غصه می گیم !

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

شرطی یعنی می دونیم کی هستیم

 در فکر و هوای چی چی هستیم

می شیم خیره رو نقطه ی کوری

تو رویاهامون دنبال ̗  حوری !!

یک وقت الکی میگیم می خندیم !

چون ذره ذره داریم می گندیم !

 

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

داشتی تو چیزی به من می گفتی ؟؟

از اینور و اونور حرف مفتی !!

ما از همه جا از تو و هرکس

درد مشترک داریم و بی کس ؟

شرطی همینه ، یعنی غریبیم

از عشق و محبت بی نصیبیم !

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

دنبال دوا ، دعا ، می گردیم

جادو جنبل و خدا می گردیم !

دورو برتو کمی نیگا  کن ،

روزای خوش و ز غم جدا کن

هی کارمی کنیم بازم می لنگیم ،

واسه هیچ و پوچ با هم می جنگیم ؟

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

اصلا ی دونه  یادت  نمی یاد؟

هر چی یادت هی غم و غمباد!

چون تو شهر ما شادی گناهه

آزادی حروم ، دل بی پناهه

چند روز توی سال شنگول وشادیم؟

چند روز غمارو به باد دادیم؟

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

 چسبندگی ها مون  جور و واجور

وابسته به سنت، مذهب و زور

من ایرانیم ، ترکم ، بلوچم

ندارم اختیار و هیچ و پوچم

وابسته به اجداد و تباریم ،

اما  از  خدا  خبر نداریم!

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

اما چی بگم تو دوست داری

این زندگی و هر چه  داری!

یک روزی اگر ازت بگیرن

می میری نمی خوای گل و گلشن !

دوست داری کی باشی یا چی باشیم

با شرطی خود نمونه باشیم !!

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

آدم می تونه شرطی نباشه

با عشق و صفا زنده باشه

از دنیای کوچیکش جداشه

مثل رودخونه دریایی باشه

یک لحظه نیگا کنیم کجائیم؟

با پای پیاده ، یا سواریم  ؟

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

از شهر و دیارت چی میدونی

شاید عمری غلط می خونی !؟

فهمیدی که عقل به سن و سال نیست ؟

به درس و سواد جاه و جلال  نیست ؟

باید  بدونیم  که  خود  پرستیم

مشروط به هوای نفس هستیم!

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

این عینک و از چشات وردار

تا پاک  و زلال  بشی و بیدار

این فرق میکنه که عاشق هستیم !

شیدا به  خدا و شور و مستیم !

شرطی شده ایم کجای کاریم ؟

انگار از خدا خبر نداریم !

18/5/94