بردگی یعنی قبول مردن آزادگی
تن سپردن در ندامت بودن درماندگی
تو می دانی چه می خواهی زبانت بسته است
حق آزادی محالست مانده در افتادگی
موش در سوراخ دیوار منزل و ماوا گرفت
گربه دائم بیقرار ، آغوش طعمه زندگی
سگ نگهبانست عمری بهر صاحبخانه اش
گرگ دنبال شکارست روز و شب بالندگی
آشیان زاغ در روی درختان سایبان
لانه شاهین کوهستان خانه ی زیبندگی
گر همی در خود بمانی ماندنت در خود شود
چون وصال دوست جویی می رسد آزادگی
29/6/93
بردگی یا زندگی
info@irafta.com
To
heshi678@hotmail.com
Sep 22 at 3:54 PM
ارسال شده توسط : حسین وفا
متن نظر: سلام و عرض ادب دارم
مهمان سفره شعرتان شدم
درود بر شما
سلام جناب حسین وفا
سپاسگزارم ..محبت کردید …شادکام و تندرست باشید …ارادتمند…حیاتی…۱/۷/۹۳
Mt Dourany
آفرین بادا هزاران آفزین باز گوی قصه، تو ای کارآفرین
ali akbar soudi
Dear Mr Hayati,
This poem explains the system of our daily life unfortunately!
Cheers
Farzaneh Jamshidi
از زندگی لنگری بساز و در خویشتن بینداز
از زندگی فرصتی بساز و ریشه بدوان
از زندگی نر دبانی بساز و بر بام دنیا شو
تو بر آستانه معبد نشسته ای وسرگرم تیله بازی پول وقدرت و اعتبار هستی
درون معبد خدا به انتظار توست
بر در بکوب در به رویت گشوده خواهد شد
از کتاب ریشه ها و بالها اوشو